حسين راه نجات
گاندى - چنان كه خود نگاشته است - در سال 1869 در پوربندار ديده به جهان گشود. او در انگلستان دانش اندوخت و در بمبئى و افريقاى جنوبى به كار سياست پرداخت. گاندى در آفريقا از هنديانى كه در آن ديار مىزيستند، طرفدارى كرد و در پرتو تلاشها و مبارزاتش، در سال 1914، بخشى از مقررات ظالمانه آن منطقه لغو شد. او پس از اين پيروزى به هندوستان باز گشت تا براى رهايى هند به نبردى بزرگتر دست يازد. در اين موقعيت، مقاومت منفى پيش گرفت؛ پيراهن ساده هندى پوشيد و كوشيد با نخريسى روزگار بگذراند. اين روش بازتاب عقيده شخصى وى بود: هندى بايد با صنايع ملى زندگى كند.
به تدريج پيروانش فزونى يافتند و تحت تأثير سخنان عميق و راهنمايىهاى پدرانهاش در مسير استقلال گام نهادند. در سال 1921 كنگره ملى هند در اختيار وى قرار گرفت. او به شيوه خاص خويش و مقاومت منفى قدم به قدم پيش رفت تا آن كه در سال 1922 به جرم توطئه عليه مصالح كشور به شش سال زندان محكوم شد. دو سال بعد آزاد گرديد و بىدرنگ رياست كنگره ملى هندوستان را به عهده گرفت. پشتكار گاندى در مبارزه عليه انگلستان سبب شد تا ديگر بار روانه زندان شود. سرانجام - چنان كه او مىخواست - استقلال هند تحقق يافت؛ ولى در سال 1948، در حالى كه به سوى فرماندهان و دوستانش مىشتافت، گلولهاى وى را از پاى در آورد و نتوانست رهاورد تلاشها و مبارزاتش را مشاهده كند. هنگامى كه گلوله او را بر زمين افكند، چنين گفت: هند آزاد شده است.1
گاندى درباره نقش خويش در استقلال هند مىگويد: «من براى مردم هند چيز تازهاى نياوردهام. فقط نتيجهاى كه از مطالعات و تحقيقاتم درباره تاريخ زندگى قهرمانان كربلا به دست آوردهام، ارمغان ملّت هند كردم. اگر بخواهيم هند را نجات دهيم، واجب است همان راهى را بپيماييم كه حسين بن على)ع( پيمود».2
پي نوشت:
1. گاندى و مقاومت منفى، سوزان لايسه، ترجمه عنايت. )مقدمه(.
2. مهارتما گاندى، على ابوالحسنى )منذر(، ص 305.